ننویسندگی

من فقط سخنانی را بر زبان می آورم که شما خود در اندیشه میدانید. مگر دانش سخن چیزی ست به جز سایه ای از دانش بی سخن؟ جبران خلیل جبران

ننویسندگی

من فقط سخنانی را بر زبان می آورم که شما خود در اندیشه میدانید. مگر دانش سخن چیزی ست به جز سایه ای از دانش بی سخن؟ جبران خلیل جبران

۳ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

شش خطای بزرگ وجود دارد که نوع بشر قرن‌هاست گرفتار آن است:
 * باور به اینکه منافع شخصی، جز با نابود کردن و لطمه زدن به منافع دیگران تامین نمی‌شود.
 * نگرانی بیهوده برای چیزهایی که قابل تغییر و اصلاح نیستند.
 * اصرار بر غیرممکن بودنِ چیزی که ما روش عملی کردن آن را بلد نیستیم.
 * ناتوانی در کنار گذاشتن ترجیحات شخصی.
 * بی‌توجهی به توسعه و پالایش ذهن و فکر و وقت صرف نکردن برای آن
 * تلاش برای وادار کردن دیگران به اینکه شبیه ما فکر کنند و زندگی کنند.
 
سیسرو - بزرگترین سیاستمدار روم - یک قرن قبل از میلاد مسیح
---------------------------------------------------------

پی نوشت 1: مطلب فوق  از جمله مطالب خبرنامه هفتگی سایت www.shabanali.com میباشد.

پی نوشت 2: شاید سیسرو در سال 43 پیش از میلاد وقتی خود را قربانی سیاست میدید، هیچ فکر نمیکرد که این خطاهای انسانی دوهزار سال پس از مرگش هنوز از جمله مهمترین اشتاباهات گونه آدمی ست. 
* هنوز تفکر غالب این است که تو نمیدانی و منی که میدانم (باید) برای تو تصمیم بگیرم. فارق از هر نوع نتیجه ای. 
* اساسا چرا من باید به پالایش افکار خود بپردازم؟ این سوال شاید در مواردی برای خود من هم پیش نیاید. 
در این شلوغی های زندگی زمانی که بخواهم وقتی را برای توسعه فردی و فکری خود اختصاص دهم در غار تنهایی خویش فرو میروم تا جایی که مرا جامعه گریز میخوانند.
* ترجیحات شخصی ما چیست؟ ترجیح شخصی من این است که بنویسم. نگرانی دارم از ننوشتن. 
فهمیدن این موضوع قدم بزرگیست برای جبران اشتباهات.

این متن را میتوان همینطور ادامه داد اما ادامه اش با خودمان است.
 

 

کتاب نوشته;

ما شبیه سگ هایی هستیم که به گاری پیش بینی ناپذیری بسته شده ایم. قلاده ما آنقدر بلند هست که به ما درجه ای از ازادی عمل بدهد٬ ولی آنقدر بلند نیست که به ما اجازه دهد هرکجا خواستیم برویم. طبیعتا سگ مایل است هرجا دلش میخواهد برود ولی اگر نتواند در این صورت برایش بهتره است یورتمه برود نه این که بوسیله گاری کشیده شود و خفه شود. مقاومت سگ فقط سبب وخیم تر شدن بدبختی هایش می شود. چیزی را که نمی توان اصلاح کنی بهتر است قبول کنی.
کتاب تسلی بخشی های فلسفه؛ آلن دو باتن
مترجم: عرفان ثابتی 
انتشارات ققنوس 


پی نوشت1: مطلب فوق از کانال تلگرام کتابخوان ( https://telegram.me/joinchat/BhNi3DwpGQvf89NhdoF2qQ ) بازنشر شده است.



پی نوشت2:
متن فوق شاید بحث جبر و اختیار را در ذهن ما تداعی کند و به این فکر کنیم که ما چقدر آزادی عمل داریم و یا چقدر مجبوریم.
حقیقت این است که ما مجبور به زندگی کردن هستیم. ما برای آنکه طعم تلخ این اجبار را به شیرینی بدل کنیم معنایی برای آن می آفرینیم. دانش، زیبایی، عشق، قوانین و بسیاری دیگر. به عبارت دیگر ما چیز جدیدی در زندگیمان نمی آوریم بلکه چگونگی جدیدی را خلق میکنیم. و این چگونگی تنها مستلزم عمل می باشد.


مواقعی را که از روال همیشگی زندگی خارج میشویم، چه از طریق حل مسائل ریاضی یا نواختن موسیقی، یا خواندن آثار افلاطون یا جین آستین، باید گرامی بداریم. در چنین مواقعی به سلامت روانمان می پردازیم.

کتاب تفکر

نوشته سایمون بلک برن           

انتشارات ققنوس



پی نوشت: خواستم در اولین مطلبی که  مینویسم اول از همه به خودم گوشزد کنم که سلامت روان خودم رو مثل سلامت جسم و یا رفتار و یا حتی اخلاق ارزش قائل باشم.